خوش آمد گویی

سلام

از اینکه به وبلایگ من اومدید ممنونم.

امیدوارم خوشتون بیاد.

نظر شما باعث بهتر شدن وبلایگ هس.



نظرات شما عزیزان:

نازنین
ساعت17:39---29 آبان 1393
چطوری farhad
خوش میگذره؟
بازم به من که هر روز بهت سر میزنم تو که همش توی وبلاگ خودتی ، وبلاگ منو اصلا دیدی farhad ؟
دوستان زیادی توی وبلاگ من سایتشون رو لینک می کنند برای همین بازدید زیادی داره ، تو هم وبلاگت رو لینک کن ، تا دوستام بهت هر روز سر بزنند و بازدید وبلاگت زیاد شه.

اینم آدرسه وبلاگمه:
http://nazi-joon-jooni.loxblog.com

والا به خدا بازدید وبلاگم واقعیه
farhad منتظرتما


نــ♥ــفــ♥ــس
ساعت18:53---31 شهريور 1393
سلام خوبي؟؟؟ديگه نيستم دلخور نشي نظر نميدم مدرسه شروع شد و من ديگه ميرم خدافظ برا هميشه

تو تنها یک حس
مانده با من امشب
که تو را گم بکنم
پیش بیهودگی احساسم
آخرین بار،
سلام.
آخرین بار،
خدا حافظ تو

پاسخ:خدافظی سخته ولی خدافظ سر بزن ممنون میشم


نــ♥ــفــ♥ــس
ساعت17:02---29 شهريور 1393
سر کلاس درس معلم پرسید:هی بچه ها چه
کسی می دونه عشق چیه؟
هیچکس جوابی نداد همه ی کلاس یکباره ساکت شد همه به هم دیگه نگاه می کردند ناگهان لنا یکی از بچه های کلاس آروم سرشو انداخت پایین در حالی که اشک تو چشاش جمع شده بود. لنا 3 روز بود با کسی حرف نزده بود بغل دستیش نیوشا موضوع رو ازش پرسید .بغض لنا ترکید و شروع کرد به گریه کردن معلم اونو دید و

گفت:لنا جان تو جواب بده دخترم عشق چیه؟

لنا با چشمای قرمز پف کرده و با صدای گرفته گفت:عشق؟

دوباره یه نیشخند زدو گفت:عشق... ببینم خانوم معلم شما تابحال کسی رو

دیدی که بهت بگه عشق چیه؟

معلم مکث کردو جواب داد:خب نه ولی الان دارم از تو می پرسم

لنا گفت:بچه ها بذارید یه داستانی رو از عشق براتون تعریف کنم تا عشق رو درک کنید نه معنی شفاهیشو حفظ کنید

و ادامه داد:من شخصی رو دوست داشتم و دارم از وقتی که عاشقش شدم

با خودم عهد بستم که تا وقتی که نفهمیدم از من متنفره بجز اون شخص

دیگه ای رو توی دلم راه ندم برای یه دختر بچه خیلی سخته که به یه چنین

عهدی عمل کنه. گریه های شبانه و دور از چشم بقیه به طوریکه بالشم

خیس می شد اما دوسش داشتم بیشتر از هر چیز و هر کسی حاضر بودم هر کاری براش بکنم هر کاری...

من تا مدتی پیش نمی دونستم که اونم منو دوست داره ولی یه مدت پیش

فهمیدم اون حتی قبل ازینکه من عاشقش بشم عاشقم بوده چه روزای

عشنگی بود sms بازی های شبانه صحبت های یواشکی ما باهم خیلی خوب

بودیم عاشق هم دیگه بودیم از ته قلب همدیگرو دوست داشتیم و هر کاری

برای هم می کردیم من چند بار دستشو گرفتم یعنی اون دست منو گرفت

خیلی گرم بودن عشق یعنی توی سردترین هوا با گرمی وجود یکی گرم

بشی عشق یعنی حاضر باشی همه چیزتو بهخاطرش از دست بدی عشق

یعنی از هر چیزو هز کسی به خاطرش بگذری اون زمان خانواده های ما زیاد

باهم خوب نبودن اما عشق من بهم گفت که دیگه طاقت ندارم و به پدرم

موضوع رو گفت پدرم ازین موضوع خیلی ناراحت شد فکر نمی کرد توی این

مدت بین ما یه چنین احساسی پدید بیاد ولی اومده بود پدرم می خواست

عشق منو بزنه ولی من طاقت نداشتم نمی تونستم ببینم پدرم عشق منو

می زنه رفتم جلوی دست پدرم و گفتم پدر منو بزن اونو ول کن خواهش می

کنم بذار بره بعد بهش اشاره کردم که برو اون گفت لنا نه من نمی تونم بذارم

ه بجای من تورو بزنه من با یه لگد اونو به اونطرف تر پرتاب کردم و گفتم

بخاطر من برو ... و اون رفت و پدرم منرو به رگبار کتک بست عشق یعنی

حاضر باشی هر سختی رو بخاطر راححتیش تحمل کنی.بعد از این موضوع

غشق من رفت ما بهم قول داده بودیم که کسی رو توی زندگیمون راه ندیم

اون رفت و ازون به بعد هیچکس ازش خبری نداشت اون فقط یه نامه برام

فرستاد که توش نوشته شده بود: لنای عزیز همیشه دوست داشتم و دارم

من تا آخرین ثانیه ی عمر به عهدم وفا می کنم منتظرت می مونم شاید ما

توی این دنیا بهم نرسیم ولی بدون عاشقا تو اون دنیا بهم می رسن پس من

زودتر می رمو اونجا منتظرت می مونم خدا نگهدار گلکم مواظب خودت باش

دوستدار تو (ب.ش)

لنا که صورتش از اشک خیس بود نگاهی به معلم کردو گفت: خب خانم معلم

گمان می کنم جوابم واضح بود

معلم هم که به شدت گریه می کرد گفت:آره دخترم می تونی بشینی

لنا به بچه ها نگاه کرد همه داشتن گریه می کردن ناگهان در باز شد و ناظم

مدرسه داخل شدو گفت: پدرو مادر لنا اومدن دنبال لنا برای مراسم ختم یکی

از بستگان

لنا بلند شد و گفت: چه کسی ؟

ناظم جواب داد: نمی دونم یه پسر جوان

پاسخ:مطلب قشنگی بودد ممنون


نــ♥ــفــ♥ــس
ساعت14:30---21 شهريور 1393
______________&&&____&&&
______________&&&____&&&
______________&&&____&&&
______________&&&____&&&
______________&&&____&&&
&&&&&&&______&&&____&&&
&&&&&&&______&&&____&&&
_____&&&______&&&_____&&&&&&&&&________&&&
_____&&&______&&&_____&&&&&&&&&________&&&
&&&&&&&&&&&&&&&____________&&&_________&&&
&&&&&&&&&&&&&&&____________&&&_________&&&
_______________________________&&&________&&&
______________________________&&&&&&&&&&&&&
______________________________&&&&&&&&&&&&

&&&
&&&______&&&&&______&&&&&&&
&&&______&&__&&_____&&&&&&&
&&&&&&&&&&&&&_____ &&&
__________&&&________&&&
__________&&&________&&&&&&&
____&&____&&&_______&&&&&&&
____________&&&
______________&&&
_______________&&&&
پاسخ:mrsiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiii


نــ♥ــفــ♥ــس
ساعت13:46---16 شهريور 1393
این که چقدر از آن روز ها گذشته …

یا اینکه چقدر هر دویمان عوض شده ایم…

یا اینکه هر کداممان کجای دنیا افتاده ایم…

اصلا مهم نیست …

باز باران که ببارد ،

هروقت که میخواهد باشد ،

دلم هوایت را میکند


mohammad
ساعت22:12---29 مرداد 1393
سلام یه سایت زدم توش بهترین روش های کسب در آمد هست اگه پول می خوای کلیک کن http://easymoney4u.loxblog.com/

athena
ساعت23:53---26 مرداد 1393
وبلاگ قشنگی دارید موفق باشید

عسل
ساعت20:12---24 مرداد 1393
وبلاگ تون قشنگه لایک

نــ♥ــفــ♥ــس
ساعت13:41---24 مرداد 1393
چه زخم هایی بردلم خورد؛

تا یــــاد گرفـــتم…

که هیــچ نـــــوازشی،

بـــــــــی درد نیست . . .


میلاد
ساعت22:47---20 مرداد 1393
سلام داداش با این مطلبت خیلی حال کردم قربونت به تلاشت ادامه بده منم سر میزنم به وبت
پاسخ:MRCI


ملیکا ( دیوونه های مجازی )
ساعت15:21---19 مرداد 1393
وب زیبایی داری به منم سر بزن
با تبادل لینک هم موافقی خبرم کن


من و عشقم
ساعت14:58---19 مرداد 1393
عالی بوووووووووووووووووووود

مریم22
ساعت20:00---17 مرداد 1393
حرفه دله مارومیزنی داداش خیلی قشنگه زیباس ادامه بده طرفدارتم سرسخت داداش هیچوقت یاده خدا از ذهنو قلبت پاک نشه هیچوقت خواهرت مریمو

صه خل خوشمل
ساعت14:22---17 مرداد 1393
وبت قشنگه اگه قلبارو برداری خیلی بهتر میشه
موفق باشی به منم سر بزن
پاسخ:ادرستو میزاشتی


آرین
ساعت23:44---16 مرداد 1393
عالی بود دادا

ehsankhalvat
ساعت11:18---19 تير 1393

عالللیییییییییی بود



نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







تاريخ : چهار شنبه 18 تير 1398 ا 10:34 نويسنده : farhad ا
.: Weblog Themes By violetSkin :.